loading...
هواداران رئال مادريد
بنر دوستان

 

بنر دوستان:



href="http://tottenham-hotspur.rozblog.com/">


 

  

اینم از بنرهای ما :   

  

 

 

آخرین ارسال های انجمن
CR7 بازدید : 155 سه شنبه 22 آذر 1390 نظرات (1)

" سفید تر از انچه تصور میکنید " مقاله ای است که توسط ماریوگومز وبلاگ نویس اسپانیایی نوشته شده است . ماریو در این مقاله سعی کرده است تا افکار عمومی را با حقایق دوران فرانکو اشنا سازد و برخی از تصورات غلط درباره رئال مادرید را از بین ببرد .

 

رئال مادرید 11-1 بارسلونا : خشونتی که هرگز وجود نداشت

Semi-final of Spain’s Cup, second leg: Real Madrid 11-1 Barcelona.

در نیمه نهایی جام حذفی 1943 رئال مادرید با نتیجه 11-1 حریف خود بارسلونا را شکست داد. در این میان عده ای از دشمنان باشگاه بر ان شدند تا با بیان ادعاهایی همچون دست داشتن رژیم فرانکو در نتیجه بازی این پیروزی خیره کننده و تاریخی باشگاه را تیره و تار جلوه دهند . به عنوان مثال انها ادعا کردند که تعدادی از ماموران پلیس شبه نظامی (Guardia Civil) بازیکنان بارسلونا را تهدید کردند تا به زبان کاتالونیایی (زبان رسمی منطقه شمال شرف اسپانیا) صحبت نکنند . ادعای دیگر این بود که عده ای از ماموران بین دو نیمه وارد رختکن بارسلونا شده و با اعمال خشونت باعث تحلیل قوای بازیکنان این تیم شده اند . ادعای دیگر این بود که داور بازی توسط حکومت تحت فشار قرار گرفته بود تا بازی را به نفع رئال مادرید به اتمام برساند .

حقایق :

تمام این داستان های تیره و تار با اوردن دلایل منطقی رد میشوند :
- ماموران پلیس به هیچوجه نمیتوانستند بازیکنان بارسلونا را از تکلم زبان کاتالونیایی منع کنند چرا که قانون منع تکلم این زبان در سال 1942 لغو شده بود و بازی این دو تیم نیز در سال 1943 برگزار میشد .

- ادعای ورود ماموران به رختکن بارسلونا در بین دو نیمه و نسبت دادن این شکست سنگین به برخورد خشونت امیز انها با بازیکنان بارسلونا به سادگی رد میشود چرا که این بازی در نیمه اول با نتیجه 8-0 به پایان رسید و رئال مادرید در نیمه دوم تنها 3 گل دیگر وارد دروازه حریف کرد این درحالی است که بارسلونا نیز موفق شد در نیمه دوم یک گل به ثمر برساند .
- داور بازی نیز در ابتدای مسابقه از دو تیم درخواست کرد تا بازی جوانمردانه را رعایت کنند.

اگر نیم نگاهی به ان دوران بیاندازیم متوجه میشویم که ادعای کمک فرانکو به رئال مادرید زمانی که وی امور دولت را خود در دست داشت عجیب است چرا که رئال مادرید از سال 1939( زمان پیروزی فرانکو در جنگهای داخلی ) تا سال 1947 موفق به کسب هیچ جامی نشد و تا سال 1954 نیز از کسب عنوان قهرمانی لیگ عاجز مانده بود این درحالی است که تیمهایی همچون بیلبائو و بارسلونا که به تیمهای ضد فرانکو مشهور بودند در ان دوران افتخارات بیشتری کسب کردند (یک قهرمانی در لیگ و 4 قهرمانی در جام حذفی نصیب بیلبائو و 5 قهرمانی در لیگ و 4 قهرمانی در جام حذفی نصیب بارسلونا شده بود ) . حتی در صورت صحت ادعاها, سوالی که مطرح میشود و همچنان بدون پاسخ مانده است این است که چرا مردان فرانکو در پیروزی 11-1 به کمک رئال مادرید شتافتند ولی در فینال این رقابتها این تیم را در برابر رقیبی همچون بیلبائو (یکی دیگر از تیمهای مخالف دولت) تنها گذاشتند تا رئال مادرید با شکست 1-0 از کسب عنوان قهرمانی باز بمانند ؟ به راستی که مضحک نیست ؟

برناردو سالازار یکی از تاریخ نگاران ورزشی مشهور اسپانیا که خود نیز طرفدار رقیب همشهری رئال مادرید یعنی اتلتیکو بود در یکی از نوشته های خود به این موضوع اشاره کرد که چند تن از بازیکنان بارسلونا به او اطمینان داده اند که هیچ فشاری برای باخت در ان بازی به انها وارد نشده بود . یکی از این بازیکنان خوزه اسکولا بود که 90 دقیقه در ان بازی حاضر بود و دیگری دومینگو بالامانیا نام داشت که در ان بازی به میدان نرفت ولی در ورزشگاه چامارتین و در کنار هم تیمی های خود حاضر بود .

تنها واقعیتی که تیم بارسلونا میتواند این شکست تحقیرامیز را با ان توجیه کند جو وحشتناک ایجاد شده توسط هواداران حاضر در ورزشگاه بود . حتی اگر به بررسی بازی رفت این دو تیم بپردازیم به این نکته پی میبریم که در ان دیدار دو گل مردود بارسلونا توسط داور مسابقه مقبول واقع میشود درحالی که گل سالم رئال در ان بازی با این بهانه که نیمه اول به اتمام رسیده است مردود اعلام میشود این درحالی هست که هیچکس صدای سوت داور را قبل از به ثمر رسیدن گل نشنیده بود .

رئال مادرید فریاد هواداران خود در بازی برگشت را با ارائه یک بازی تهاجمی و مقتدرانه پاسخ داد و همین امر موجب ثبت نتیجه ای در تاریخ شد که برای مادریدیستا یک افتخار محسوب میشود وهمزمان عده ای را نیز مجبور میکند تا به افسانه های ساختگی متوسل شوند .

 

On General Franco & Santiago Bernabeu

ژنرال فرانکو و سانتیاگو برنابئو

انتی مادریدیستا افسانه های ساختگی زیادی را تا کنون بر علیه رئال مادرید عنوان کرده اند ولی در میان این افسانه های دروغین تلاش برای نشان دادن رابطه صمیمی بین سانتیاگو برنابئو و فرانسیسکو فرانکو از همه دردناکتر است . طبق گفته بدگویان برنابئو نتایج درخشان رئال مادرید در طول ریاست وی ثمره کار و کوشش فراوان وی و نحوه مدیریتش نبوده است بلکه کمک های فرانکو به رئال مادرید باعث بوجود امدن این نتایج درخشان شده است .

حقایق :

رابطه بین بهترین رئیس تاریخ فوتبال با حکومت به ندرت صمیمی بود . با وجود انکه برنابئو یک میهن پرست واقعی بود ولی همواره از سیاست دوری میکرد و سعی داشت رئال مادرید را از دخالتهای طرف پیروز جنگهای داخلی در امان نگه دارد .رژیم فرانکو کمکی به رئال مادرید نمیکرد ولی با زیرپا گذاشتن قوانین و بدون کسب اجازه از باشگاه رئال مادرید از افتخارات بی نظیر این باشگاه برای تبلیغ نحوه کشورداری خود استفاده میکرد . جالب اینجاست که حتی دلیل اصلی نشستن برنابئو بر صندلی ریاست رئال مادرید حمایت دولت از بارسلونا بود . پیروزی 11-1 رئال مادرید مقابل بارسلونا باعث بوجود امدن خشونت و اعتراض های بسیاری شد از همین رو دولت تصمیم گرفت تا رئیس هر دو باشگاه را به زور برکنار کرده و رئیس جدید برای هر دو باشگاه انتخاب کند . در 15 سپتامبر 1943 برنابئو به عنوان رئیس باشگاه رئال مادرید انتخاب شد و تا زمان مرگش در تاریخ 2 ژوئن 1978 این سمت را عهده دار بود تا قبل از جنگهای داخلی اسپانیا (1931-1936 ) رئال مادرید به عنوان یکی از باشگاه های خوب اسپانیا شناخته میشد ولی پس از پایان جنگهای داخلی اسیب های زیادی بر پیکره این باشگاه وارد شد و روزهای خوش این تیم به پایان رسید .

پس از پایان جنگ در سال 1939 سیصد هزار پزو (پول رایج در ان زمان) نیاز بود تا چامارتین قدیمی بازسازی شود چرا که این ورزشگاه در طول جنگ به محل نگهداری اسیران تبدیل شده بود و اسیب های زیادی دیده بود . از طرفی رئال مادرید نیاز داشت تا بازیکنان جدیدی به خدمت بگیرد (فقط 5 بازیکن از ترکیب تیم 1936 در اختیار بودند) .رسیدن به این اهداف بسیار مشکل بود چرا که میراث باشگاه در طول جنگ غارت شده بود و حتی تعدادی از افتخارات سالهای گذشته این تیم به سرقت رفته بود . هیچ کمکی نیز از سوی دولت انجام نمیگرفت چرا که ارتش اسپانیا اتلتیکومادرید را به عنوان نماینده خود انتخاب کرده بود و حتی نام ان را به نیروی هوایی اتلتیکو تغییر داده بود ( اتلتیکو با تیم هواپیمایی ملی که متعلق به دولت بود متحد شده بود ) بنابراین تمام کمک ها به این تیم صورت میگرفت .

 

All fans of Atlético and Barça, raise your hand!


هواداران بارسا و اتلتیکو دستان خود را بلند کنید !

 
همانطور که خواندید رئال مادرید به هنگام ورود سانتیاگو برنابئو به یک باشگاه مرده ( از نظر مالی , افتخارات و ...) تبدیل شده بود . اما تلاش فراوان برنابئو و افرادی همچون ادولف ملندز , پدرو پاراگز , انتونیو پرالبا و ... باعث شد تا رئال مادرید یکباردیگر به اوج برسد . برای رد دروغهایی که انتی مادریدیستا برای تخریب چهره برنابئو مطرح میکنند ما مجبوریم به رودرویی های وی با رژیم فرانکو بپردازیم . در ان دوران اسپانیا به علت وضعیت بد اقتصادی و نبود دموکراسی چهره بدی در نزد افکار عمومی جهان داشت و رئال مادرید یکی از معدود امیدهای مردم بود که میتوانستند با افتخار ان را به رخ جهانیان بکشانند . پیروزهای رئال مادرید در ان سالها و بخصوص موفقیت های کسب شده در جام باشگاه های اروپا (5 قهرمانی اول و نیز قهرمانی در سال 1966 ) توضیح بسیار واضحی دارد : رئال مادرید در ان سالها بهترین تیم دنیا را در اختیار داشت و هیچ ادعایی نمیتوانست حکم رانی رئال بر فوتبال اروپا را خدشه دار کند. هنگامی که رئال مادرید در راه کسب ششمین عنوان قهرمانی پیاپی خود در اروپا قرار داشت در بازی برگشت مقابل بارسلونا (بازی رفت در مادرید 2-2 مساوی تمام شده بود) داور مسابقه 3 گل رئال مادرید را مردود اعلام کرد و یکی از ننگهای تاریخ رقابتها را رقم زد و به این ترتیب رئال مادرید با نتیجه ناعادلانه 2-1 مغلوب بارسلونا شد و از دور رقابتها کنار رفت .

سالهای موفقیت در اروپا همراه با کشمکش های فراوان برنابئو با سران یوفا بود. بیشترین و سختگیرانه ترین قوانین مخصوص رئال بود و بیشترین درگیری ها بین سران باشگاه و یوفا وجود داشت. برنابئو هرگز در برابر فشارهای یوفا تسلیم نشد و با شکیبایی فراوان در برابر کارهای شرم اور یوفا مقاومت کرد . دن سانتیاگو این رفتارها را هرگز فراموش نکرد و بعدها به طرز ماهرانه ای به انها پاسخ داد . وی مانع حضور رئال مادرید در جام تازه تاسیس یوفا شد و اعلام کرد که این جام در حد و اندازه های شخصیت رئال مادرید نیست . این تصمیم برنابئو خشم سران یوفا را برانگیخت و به این ترتیب کمپین انتی مادرید در یوفا تشکیل شد که اغلب سعی داشت با ناداوری به رئال مادرید لطمه وارد کند . برنابئو درگیری های زیادی با افراد حکومت داشت و نمونه بارز این درگیریها, درگیری وی با ژنرال میان استرای بود . استرای که بنیان گذار سپاه اسپانیا و از فرماندهان جنگی فرانکو بود چهره وحشتناکی در نزد افکار عمومی داشت و به عنوان مثال در ان دوران به کارلوس گاردل خواننده معروف ارژانتینی حمله کرده بود . وی در طول یکی از بازیهای رئال مادرید در جایگاه اختصاصی چامارتین حضور داشت و با زن یکی از مهمانان زیاده روی کرده بود هنگامی که برنابئو از این موضوع مطلع شد سریعا خود را به جایگاه رساند و وی را از انجا اخراج کرد و پس از ان مانع ورود وی به ورزشگاه شد . استرای برنابئو را تهدید به مرگ کرد ولی پادرمیانی ژنرال اگوستین مونوز به درگیری خاتمه داد .

 

میان استرای - فرانکو


رفتار و کردار برنابئو پس از پایان جنگهای داخلی توصیف ناپذیر بود و همین امر شخصیت وی را برای مادریدیستا در حد یک قهرمان بالا برد . مثال دیگری که شخصت استوار و محکم برنابئو را اشکار میکند نحوه برخورد وی در زمین بسکتبال قدیمی رئال مادرید (ریموندو ساپورتا ) بود . برنابئو در جریان بازی بسکتبال بین رئال مادرید و مکابی ,در کنفرانس مطبوعاتی قبل از بازی نشان طلایی مخصوص رئال مادرید را به موشه دایان (که به مادردیستا بودن خود افتخار میکرد) اهدا کرد . این اقدام باعث برانگیخته شدن خشم دولت فرانکو شد (رژیم فرانکو سرزمینی به نام اسرائیل را به رسمیت نمیشناخت) و همین امر باعث نفرت ابدی رژیم فرانکو نسبت به دن سانتیاگو شد و از همین رو هنگامی که برنابئو در سال 1973 از تصمیم خود برای ساخت یک ورزشگاه جدید سخن گفت دولت با ان مخالفت کرد و مانع از ساخت ان شد . اریاس ناوارو شهردار وقت مادرید حتی زحمت بررسی موضوع را نیز به خود نداد . در بارسلونا جریان مخالف کمک دولت به رئال مادرید برای ساخت ورزشگاه توسط قاضی پرز استویل هدایت میشد . اریاس ناوارو بعدها به عنوان سفیر دولت اسپانیا منصوب شد ولی پس از مرگ فرانکو , خوان کارلوس پادشاه اسپانیا او را از کار برکنار کرد چرا که وی با اصلاحات دموکراتیک مخالف بود .

همچنین پرز استویل به رشوه خواری و فساد در کنار چند متهم دیگر محکوم شد . در مقابل بارسلونا (که امروز هم خود را به عنوان انتی فرانکو ترین تیم ان سالها مطرح میکند) در تعویض زمین های قدیمی لس کورتز از حمایت دولت برخوردار بود (دولت به انها اجازه داد تا با قیمت بیشتری زمینهای خود را بفروشند) . اولین حمایت رسمی دولت در دهه 50 اتفاق افتاد و خود شخص فرانکو دستور داد تا جهت رفع مشکلات مالی بارسلونا در این دهه به این تیم کمک شود و به این ترتیب توافقی بین انتونیو ماریا سیمارو شهردار بارسلونا و فرانسیسکو سانز رئیس بارسلونا صورت گرفت تا این کمک انجام گیرد .

دومین کمک با انتصاب شهردار برگزیده فرانکو خوزه ماریا پورسیولس به عنوان عضو افتخاری بارسلونا انجام گرفت و به این ترتیب بارسلونا توانست بدهی های خود در اوایل دهه 60 را پرداخت نماید . در سال 1965 دوستی تورکوئاتو فرناندز میراندا رئیس مجلس وزیران اسپانیا و یکی از اعضای کادر مدیریت بارسلونا (خوان خیچ) مقدمات کمک بعدی دولت به بارسلونا را فراهم کرد .

تمام تغییر و تحولات فقط به علت داشتن ارتباط با دولت فرانکو مقدور بود حتی برخی از رئیسان این باشگاه طرفدار فرانکو بودند . در طرف دیگر رئال مادرید و سانتیاگو برنابئو (به خاطر درگیری های ذکر شده ) بدون کمک مانده بودند و تمام افتخارات این باشگاه در زمین فوتبال به دست امد .

 

The Signing Of Alfredo di Stéfano: Did Real Steal Him From Barcelona

امضای قرار داد با الفردو دی استفانو : ایا رئال او را از بارسلونا دزدید ؟

رئال مادرید بین سالهای 1929 تا 1953 تنها به دو عنوان قهرمانی لیگ دست یافت که هر دوی این عناوین نیز قبل از جنگهای داخلی به دست امده بودند . اما در طول 11 سالی که برنابئو برای رئال مادرید توپ میزد این تیم به 8 عنوان قهرمانی لالیگا , 2 جام لاتین , 5 جام باشگاه های اروپا و یک جام بین قاره ای دست یافت . دی استفانو مد نظر بارسلونا و رئال مادرید قرار داشت ولی در نهایت پیراهن سفید را ترجیح داد . اما بارسلونایی ها یکبار دیگر شروع به داستان سرایی کردند و ادعا کردند که دولت فرانکو به زور باعث انتقال دی استفانو به رئال مادرید شده است در حالی که حقیقت چیز دیگری بود .

حقیقت :

رئال مادرید در جشن 50 سالگی خود به مصاف میوناریوس رفته بود و از ان موقع به دی استفانو علاقمند شد . سران باشگاه مادریدی بلافاصه تصمیم به جذب شماره 9 این تیم گرفتند ولی مسئولان این تیم کلمبیایی اعلام کردند که به خاطر پیمان لیما به خدمت گرفتن این بازیکن غیرممکن است .

چند سال قبل از ان برنابئو در لیگ ارژانتین و برای تیم ریورپلیت بازی میکرد و در فصل 1947 موفق به ثمر رساندن 27 گل شد . با این حال پس از ان شرایط برای الفردو مشکل شد چرا که اتحادیه بازیکنان ارژانتین وی را تا سال 1949 از بازی کردن محروم کرد . روابط دی استفانو با کادر مدیریتی ریور به سردی گرایید تا اینکه وی در اگوست همان سال تصمیم به ترک ارژانتین و رفتن به کلمبیا گرفت .


فوتبال کلمبیا در ان سالها رو به زوال بود تا اینکه روئسای باشگاهها تصمیم به ترک فدراسیون و ایجاد اتحادیه فوتبال کلمبیا کردند که هدف ان خرید بازیکنان با کیفیت با پرداخت مبالغ بیشتربود. در این میان دی استفانو یکی از ان بازیکنان با کیفیت بود که به تیم میوناریوس بوگوتا پیوست . فیفا در ان زمان این اتحادیه را به رسمیت نمیشناخت و کشمکش بین انها تا مدتی ادامه داشت تا اینکه در سال 1951 با توافقی که در پیمان لیما حاصل شد این مشکل برطرف شد . در حقیقت فیفا حقوق باشگاه ها در قبال این بازیکنان را تا 31 دسامبر 1954 به رسمیت شناخت ولی پس از ان تاریخ مقرر شد که تمام حق و حقوق این بازیکنان به باشگاه های قبلی انها بازگردانده شود .

دی استفانو به دنبال اینده ای بهتر برای خود بود ولی شرایط در لیگ کلمبیا مساعد نبود چرا که هرروز از تعداد تماشاگران این لیگ کاسته میشد و بازیکنان به سختی میتوانستند حقوق خود را دریافت کنند . دی استفانو از رفتن به سفری که این تیم در کریسمس سال 52 به شیلی داشت امتناع ورزید و خودسرانه راهی بوینس ایرس شد و تصمیم گرفت دیگر به کلمبیا بازنگردد . وی حتی تصمیم گرفته بود فوتبال را کنار بگذارد . میوناریوس نیز خواستار دریافت خسارت از این بازیکن شد و فیفا نیز اعلام کرد که هیچ باشگاهی نمیتواند وی را به خدمت بگیرد . به این ترتیب دی استفانو که نمیتوانست برای باشگاه دیگری توپ بزند در انتظار نشست تا با شروع فصل 1955 یکبار دیگر به ریورپلیت بازگردد .

در ان دوران بارسلونا در فوتبال اسپانیا وضعیت خوبی داشت و توانسته بود در سالهای 51 , 52 قهرمان اسپانیا شود . ستاره اصلی این تیم که نقش مهمی در موفقیت هایشان داشت کوبالا بود که در فصل 53 دچار مصدومیت شد و از همین رو انریکه مارتی مدیر باشگاه بارسلونا با مشاور خود خوزه سامیتیر ملاقات کرد و از وی درخواست کرد تا به دنبال یک جانشین مناسب برای کوبالا باشد . بارسلونا دی استفانو را گزینه مناسبی برای جایگزینی کوبالا میدانست به همین خاطر مذاکرات با باشگاه ریورپلیت را برای به خدمت گرفتن این بازیکن اغاز کرد . در این میان دو طرف توافق کردند که با پرداخت 4 میلیون پزو دی استفانو به خدمت بارسلونا دراید و با شروع سال 55 برای این تیم به میدان برود (درحالی که این بازیکن طبق پیمان لیما همچنان به میوناریوس تعلق داشت )

دی استفانو در 23 می 1953 به بارسلونا رسید ولی کوبالا در ان زمان به طور کامل ریکاوری کرده بود و بارسلونا نیز قهرمان لیگ و جام حذفی شده بود . بارسلونا به خاطر عملکرد خوبش در ان فصل به تورنومنت پکوئنا در کاراکاس دعوت شده بود و رئیس بارسلونا نیز در کنار تیم به امریکای جنوبی سفر کرد تا با سران میوناریوس بر سر دی استفانو مذاکره کند . الفونسو سنیورس رئیس باشگاه میوناریوس درخواست پرداخت 27 هزار پزو در ازای دی استفانو کرد ولی رئیس بارسلونا ان را رد کرد و در عوض اعلام کرد که انها تا سال 1955 از وی استفاده نخواهد کرد (اشاره به پیمان لیما).

 

در ان زمان رئال مادرید نیز تصمیم گرفت که برای خرید این بازیکن دست به کار شود . الوارو بوستامانته نائب رئیس باشگاه رئال مادرید تصمیم گرفت تا ریموندو ساپورتا را به همراه 27 هزار پزو (مبلغ درخواستی مسئولان میوناریوس) به بوگوتا بفرستد . ساپورتا پس از کسب رضایت مسئولان این باشگاه راهی ارژانتین شد تا بر سر حق و حقوق باشگاه ریوپلیت نسبت به دی استفانو مذاکره کند ولی توافقی حاصل نشد چرا که بارسلونا پیش از این 4 میلیون به باشگاه ریور پرداخت کرده بود به این ترتیب ساپورتا برای مذاکره با دی استفانو و بارسلونا راهی بارسلون شد . ساپورتا که پس از پرداخت 27 هزار پزو به باشگاه کلمبیایی دی استفانو را بازیکن رئال مادرید قلمداد میکرد در بارسلونا با وی دیدار کرد از طرفی الفردو نیز احساس میکرد که از سوی بارسلونا طرد شده است چرا که باشگاه نتوانسته بود محرومیت این بازیکن را با جلب رضایت مسئولان تیم کلمبیایی رفع کند و وی نمیتوانست در بازیهای رسمی برای بارسلونا بازی کند و تنها در 3 بازی دوستانه برای این تیم به میدان رفته بود . ملاقات با ساپورتا یکبار دیگر امیدهای وی را زنده کرد چرا که ساپورتا اماده بود تا حقوق اول دی استفانو را به عنوان بازیکن رئال پرداخت کند و از طرفی نیازهای خانواده و زن وی را نیز تامین کند . رئیس میوناریوس یک هفته بعد با برنابئو در مادرید دیدار کرد و دی استفانو به طور رسمی به رئال مادرید منتقل شد .

با این حال بارسلونا نیز پیش از این در قبال دی استفانو به ریورپلیت پول پرداخت کرده بود و فیفا نیز به فدراسیون اسپانیا ابلاغ کرده بود که تا زمانی که دوباشگاه به توافقی دست نیابند دی استفانو قادر به بازی نخواهد بود همین موضوع خشم رئیس بارسلونا را برانگیخت و وی تصمیم گرفت که حق و حقوق خود در قبال این بازیکن را بدون اطلاع الفردو به یوونتوس تورین واگذار کند ولی این باشگاه ایتالیایی حاضر نبود خود را درگیر این بازیکن کند چرا که وضعیت وی نامعلوم بود . مسئولان بارسلونا پس از ان تلاش کردند تا مبلغ پرداختی خود به ریوپلیت را پس بگیرند ولی این باشگاه نیز حاضر به پرداخت ان پول نبود . از همین رو فیفا ارماندو مونوز کالرو رئیس سابق فدراسیون فوتبال اسپانیا را که در جریان انتقال کوبالا به بارسلونا تلاش فروانی انجام داده بود مامور کرد تا این مشکل را رفع کند . کالرو در تصمیمی اعلام کرد که دی استفانو در سالهای 1953/54 و 1955/56 برای رئال مادرید و در سالهای 1954/55 و 1956/57 برای بارسلونا بازی کند به عبارت ساده تر وی اعلام کرد که دی استفانو یک فصل در میان باید برای رئال و بارسا توپ بزند تا در اینده تکلیف وی مشخص شود .

در ان مقطع هر دوباشگاه از تصمیم راضی بودند ولی دوباره مشکل دیگری به پیش امد .از 24 اگوست 1954 قانون جدیدی وضع شد که خرید بازیکنان خارجی را ممنوع میکرد . بازیکنانی که پیش از این تاریخ خریداری شده بودند میتوانستند با اجازه حکومت بازی کنند . رئال مادرید 22 سپتامبر 1953 مجوز بازی دی استفانو را از فدراسیون کاستیانا دریافت کرده بود و رئیس بارسلونا نیز چند ساعت قبل از ان به علت اشتباهی که در خرید این بازیکن مرتکب شد بود (پرداخت پول به ریور در قبال دی استفانو در حالی که وی در ان سال به میوناریوس تعلق داشت) از سمت خود استعفا داده بود . بارسلونا پس از ان تصمیم گرفت که با دریافت مبلغی تمام حق و حقوق خود نسبت به دی استفانو را به رئال مادرید واگذار کند . البته این تصمیم دلایل زیادی داشت که از جمله انها میتوان به ریکاوری کوبالا , عدم رضایت سرمربی بارسلونا (برادر زن کوبالا) از نمایش اولیه دی استفانو در رئال و نیز اخلاق این بازیکن (دی استفانو یکی از جنجالی ترین بازیکنان تاریخ بود) اشاره کرد . البته دلیل رسمی بارسلونا این بود که باشگاه مهمی همچون بارسلونا نباید بازیکن مشترک با تیم دیگر داشته باشد در هر صورت در 25 اکتبر 1953 و قبل از رویایی دو تیم در ورزشگاه چامارتین بارسلونا توافق کرد که در ازای دریافت چهار میلیون و چهارصد هزار پزو تمام حق و حقوق خود در قبال این بازیکن را به رئال مادرید واگذار کند . مادرید با 5 گل بارسلونا را در هم کوبید و دی استفانو در ان بازی 2 گل به ثمر رساند و به این ترتیب دوران درخشان رئال مادرید در رقابتهای بین المللی و داخلی اغاز شد .

دروغهای بارسلونا

بارسلونایی ها در کتاب 11 اعدا کردند که تلفنی که از ان برای مذاکره با امریکای جنوبی استفاده میکردند توسط رئال مادرید شنود میشده است !

اجازه استفاده از بازیکنان خارجی که پیش از وضع قانون منع خرید بازیکنان خارجی با تیمها به توافق رسیده بودند مختص رئال نبود و باشگاه هایی همچون والنسیا , وایادولید و اسپانیول از ان استفاده کرده بودند .

بارسلونایی ها ادعا میکنند که باشگاه میوناریوس کلمبیا هیچ حق و حقوقی نسبت به دی استفانو نداشت و بازیکن انها محسوب نمیشد در حالی که طبق قانون لیما تمام حق و حقوق این بازیکن تا پایان سال 1954 متعلق به این باشگاه کلمبیایی بود . بر خلاف گفته بارسلونا فیفا در این پرونده طرف انها را نگرفت و اعلام کرد که هر دو باشگاه باید در این باره به توافق برسند . اگر انها مبلغ درخواستی تیم کلمبیایی را پرداخت میکردند میتوانستند دی استفانو را به خدمت بگیرد . پیشنهاد بهتر رئال مادرید (تامین اسایش خانواده دی استفانو) و همچنین پرداخت 27 هزار پزو درخواستی باشگاه کلمبیایی باعث شد این ستاره ارژانتینی به خدمت رئال مادرید دراید .

Kubala’s Shady Deal

قرارداد مشکوک کوبالا

ممکن است از بارسلونایی ها شنیده باشید :

رئال مادرید با کمک رژیم فرانکو دی استفانو را از بارسلونا دزدید و در عوض این باشگاه کاتالانی با پشت سرگذاشتن مراحل سخت و پیچیده قانونی ,لادیسلاو کوبالا ستاره دهه 50 مجارستان را به خدمت گرفت . طبیعتا به عنوان یک باشگاه از منطقه مخالف دولت هیچ کمکی از سوی دولت برای به خدمت گرفتن این بازیکن انجام نشد . رئال مادرید ادعا کرد زودتر از بارسلونا و پس از تماشای بازی وی در چامارتین با وی صحبت کرده است ولی بارسلونا ماه ها قبل از ان با این بازیکن مذاکره کرده بود .

حقایق :

کوبالا بارسلونا را به یک تیم توقف ناپذیر تبدیل کرده بود . انها بین سالهای 1951 تا 1953 همه جامهای ممکن را کسب کردند و تنها از کسب قهرمانی لیگ در سال 51 بازماندند . در سال 1952 که به فصل " 5 جام " مشهور است انها موفق به کسب عنوان قهرمانی لیگ , جام حذفی, جام لاتین , جام اوا دوراته و جام مارتینی روسی شدند . در طول دوران بازیگری کوبالا در بارسلونا انها موفق به کسب قهرمانی لیگ در سالهای 1952 , 1953 , 1959 و 1960, کسب قهرمانی در جام ژنرالیسمو در سالهای 1954 , 1957 و 1959 و کسب فیرز کاپ در سالهای 1958 و 1960 شدند .محبوبیت بالای وی یکی از دلایل نقل مکان بارسا از لوس کورتز به نئوکمپ بود .

کوبالا فوتبال حرفه ای را در مجارستان و چکسلواکی اغاز کرد و در سال 1949 برای تیم واساس بوداپست بازی میکرد . حکومت استبدادی مجارستان به وی اجازه نمیداد تا به دیدار همسر و فرزند تازه متولد شده خود در چکسلواکی برود . با شروع ان سال کوبالا خود را به شکل یک سرباز کمونیست دراورد و توانست از کشور فرار کند . او بدون هیچ جوازی خود را به اینسبورک اتریش رساند و از انجا با اتومبیل تیم پرو پاتریای میلان (که در سری آ حضور داشت ) به زوریخ رفت . در 19 مارچ ان سال دبیر عمومی فیفا به وی اطمینان داد که در طی یک سال وضعیت حضور وی در اروپا قانونی خواهد شد . در نتیجه کوبالا با تیم پرو پاتریا قرارداد امضا کرد و در بازیهای دوستانه برای این تیم به میدان رفت . در می 1950 رئال مادرید نامه ای از ایتالیا دریافت کرد که در ان درخواست بازی دوستانه با تیم "مجار" ذکر شده بود . تیم مجار تنها از بازیکنان مجارستانی تشکیل نمیشد بلکه بازیکنانی از کرواسی , البانی , رومانی و یوگوسلاوی نیز که از دست نظام های کمونیستی فرار کرده بودد در ان حضور داشتند . این بازیکنان مجوز حضور در تیمهای غربی را از فدراسیون های مربوطه دریافت نکرده بودند از همین رو تصمیم گرفته بودند تا با سرمربی گری فردیناند دائوچیک تیم "مجار" را تشکیل دهند . دائوچیک سرمربی سابق چکسلواکی و برادر زن کوبالا بود (او نیز از کشورش فرار کرده بود) . این تیم اولین بازی خود را با تیم ملی ب ایتالیا و در المان برگزار کرد ولی پس از ان به علت اعتراض کمونیست های ایتالیا بازیهای انها ممنوع شد .

رئال مادرید پیشنهاد این تیم را قبول کرد و به این ترتیب دو تیم در تاریخ 5 ژوئن 1950 و در ورزشگاه چامارتین به مصاف هم رفتند . کوبالا در این بازی نمایش خیره کننده ای داشت و با درخشش خود باعث شد تیم مجار 2-0 پیش بیافتد ولی رئال مادرید در ادامه به بازی برگشت و با نتیجه 4-2 این تیم را مغلوب کرد . رئال مادرید پس از این بازی تلاش خود برای به خدمت گرفتن کوبالا را اغاز کرد ولی او اعلام کرد که برادر زنش نیز باید به عنوان سرمربی رئال مادرید انتخاب شود ولی رئال مادرید با این درخواست
مخالفت کرد . با این حال رئال مادرید یک کپی از قرارداد را در اختیار کوبالا قرار داد تا ان را مطالعه کرده و در صورت تغییر نظر امضا کند .

چند هفته بعد و هنگامی که تیم مجار با بارسلونا بازی کرد کوبالا به استخدام بارسلونا در امد و بارسلونا شرط وی را پذیرفت و بردار زن این بازیکن یعنی دائوچیک را به عنوان سرمربی خود برگزید . به این ترتیب کوبالا در 16 ژوئن با امضای قراردادی 3 ساله بازیکن بارسلونا شد هرچند قرارداد وی مانند قرارداد بازیکنان اماتور بود . رئال مادرید در اعتراضی اعلام کرد که بارسلونا پیمان " عدم نقض حقوق " را که بین دو باشگاه امضا شده بود شکسته است و با بازیکنی که در حال مذاکره با رئال مادرید بود قرار داد امضا کرده است با این حال نارسیسو ده کارراس نائب رئیس بارسلونا ادعا کرد که انها چند ماه قبل از رئال مادرید با کوبالا مذاکره کرده بودند هرچند که مدرکی برای اثبات حرف خود ارائه نکرد .

بارسلونا اینبار با مشکل جدیدی مواجه شد چرا که کوبالا به علت نداشتن اجازه باشگاه واساس بوداپست به طور رسمی نمیتوانست به میدان برود . کارراس ادعا کرد که انها از حمایت فدراسیون و علی الخصوص مونوز کالرو رئیس ان برخوردار هستند . طبق گفته هیئت مدیره بارسلونا رژیم کومونیستی حرفه ای گری را ممنوع کرده است بنابراین کوبالا یک بازیکن اماتور است و از این بابت باید خوشحال باشد چرا که به ازادی در انتخاب دست یافته است . با این حال دبیر عمومی فدراسیون اعلام کرد که طبق اعلام فیفا هیچ بازیکن مجارستانی نمیتواند قرار داد امضا کند .

در جولای 1950 اعضای تیم مجار تصمیم گرفتند این تیم را منحل کنند و هریک جداگانه خواستار رفع مشکلات خود شدند در این بین کوبالا با خود فکر کرد که اینده وی صرفا با امضای یک قرارداد ان هم از نوع بازیکن اماتور تامین نمیشود به همین خاطر تصمیم گرفت از مایورکا (جایی که تیم مجار اخرین بازی خود را در انجا انجام داده بود) نامه ای به رئال مادرید بنویسید و درها را برای ادامه مذاکره باز کند . کوبالا با این کار به هدف خود رسید , بارسلونا با مطلع شدن از موضوع نامه دریافت که امکان از دست دادن این بازیکن با استعداد وجود دارد از همین رو تصمیم گرفت حق وحقوق این بازیکن را مانند یک بازیکن حرفه ای پرداخت کند ولی قرار داد وی را که باعث میشد این بازیکن اماتور محسوب شود تغییر ندهد .

در 12 اکتبر 1950 کوبالا اولین بازی خود در لس کورتز را در دیداری دوستانه مقابل اوساسونا انجام داد . رئال مادرید از این اقدام شگفت زد شد و به فدراسیون یاداور شد که طبق اعلام دبیر عمومی هیچ بازیکن مجارستانی حق امضای قرارداد ندارد . پاسخ فدراسیون اینگونه بود " طبق دستور فیفا بازیکن مذکور همانند سایر هم تیمی های خود (منظور بازیکنان تیم مجار) تا زمانی که مجوز فعالیت از فدراسیون کشور خود را دریافت نکرده است نمیتواند در باشگاه دیگری بازی کند . همچنین انها در هیچ بازی دوستانه ای نمیتوانند شرکت کنند مگر اینکه در کنار همدیگر در یک تیم حضور داشته باشند (مانند تیم مجار) .

 

در ان زمان فدراسیون بارسلونا را فقط با مبلغ ناچیز 50 پزو جریمه کرد . این مبلغ خنده دار باعث شد کوبالا مقابل ساراگوسا و نیز دوبار مقابل اینتراخت فرانکفورت در کریسمس به میدان برود و پس از هر بازی فدراسیون اسپانیا با مبلغ ناچیزی این تیم را جریمه میکرد . بازی کوبالا غیر قانونی بود و فدراسیون نیز عملا با در نظر گرفتن جرایم ناچیز انها را در این قانون شکنی همراهی میکرد . همانطور که مونتال رئیس بارسلونا پیش بینی کرده بود مشکل وی بدون دردسر زیادی حل شد چرا که در اپریل 1951 او درخواست پناهندگی سیاسی کرد که در صورت تحقق به وی اجازه میداد علارغم زیرپاگذاشتن قوانین مجارستان در اسپانیا بازی کند . وی همزمان شهروند اسپانیا شد و مشکلات ناشی از عدم داشتن مدارک به سادگی و با یک غسل تعمید در مورسیا حل شد ! اری ارماندو مونوز رئیس فدراسیون فوتبال اسپانیا پدرخوانده کوبالا شد ! پس از ان بارسلونا مبلغ 12 میلیون لیره به پرو پاتریا و 300 هزار پزو به واساس بوداپست پرداخت کرد و در عوض مجوز فدراسیون مجارستان برای این بازیکن را دریافت کرد .
این باشگاه کاتالانی بدون کمک دولت هرگز قادر نبود به راحتی با این بازیکن قرارداد رسمی امضا کند . هیچ مدرکی برای داشتن ارتباط زودتر با این بازیکن ارائه نشده بود درحالی که مدارک مذاکرات رئال مادرید با این بازیکن موجود بود . بارسلونا پیمان عدم تجاوز به حقوق متقابل را در ظاهر نقض نکرد ولی در عمل اینکار را انجام داد . شاید برنابئو به علت درخواست خنده دار کوبالا (سرمربی گری برادرزنش) از به خدمت گرفتن این بازیکن منصرف میشد اما اگر میدانست که دولت به سادگی مشکلات وی را حل خواهد کرد ممکن بود شرایط به گونه ای دیگر رقم بخورد . امضای قرار داد با وی به بهانه خوبی برای تبلیغ علیه کمونیست ها تبدیل شده بود چرا که در ان سالها سران بارسلونا و در راس انها اگوستی مونتال (رئیس این تیم) توسط فرانکو انتخاب شده بودند . پس از سپری شدن یک سال از حضور کوبالا در اسپانیا وی به سادگی و با کمک پدرخوانده خود (رئیس فدراسیون اسپانیا) شناسنامه اسپانیایی دریافت کرد ! این مطالب واقعی اما عجیب باعث شد که باشگاه به ظاهر مظلومی ! همچون بارسلونا در جریان انتقال دی استفانو به رئال داستانسرایی کند چرا که اینبار وضعیت بر وفق مراد انها پیش نرفته بود .

 

The European Cup Scandal


رسوایی اروپایی

ممکن است از بارسلونایی ها شنیده باشید :

رئال مادرید همواره تحت حمایت یوفا قرار داشت به همین خاطر انها توانستد به موفقیت های اروپایی بسیاری دست یابند در مقابل بارسلونا همواره توسط یوفا و داوارن ضربه میخورد و از رسیدن به موفقیت باز می ماند .

حقایق :

در شروع فصل 1960/61 رئال مادرید بدون هیچ حرف و حدیثی بهترین باشگاه اروپا بود . انها پس از کسب 5 عنوان قهرمانی در اروپا توانسته بودند با پیروزی 5-1 مقابل پنارول مونته ویدئو عنوان قهرمانی در رقابتهای بین قاره ای را به دست اوردند . در ان فصل قهرمان جهان مجبور بود در مرحله یک شانزدهم نهایی جام اروپا به مصاف رقیب دیرینه و تاریخی خود بارسلونا برود . همه میدانستند که احتمال پیروزی رئال مادرید حتی با وجود اینکه بارسلونا قهرمان اسپانیا شده بود بیشتر از حریف است . اما رئال مادرید در این مرحله کاری از پیش نبرد و دلیل ان هم نمایش بد این تیم نبود بلکه دو داوران مسابقه مانع از برتری رئال مادرید شدند .

اولین مسابقه 9 نوامبر 1960 در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو برگزار شد . رئال مادرید با حمایت بی نظیر هواداران خود یک بازی عالی از خود به نمایش گذاشت و توانست تا 2 دقیقه مانده به پایان بازی با نتیجه 2-1 از حریف خود پیش بیافتد اما در ان لحظه پاس بلند اواریستو بازیکن بارسلونا به ساندرو کوسیس مجارستانی رسید که در وضعیت افساید قرار داشت و حتی کمک داور نیز پرچم خود را بالا برد در ان هنگام دروازه بان رئال مادرید دروازه خود را ترک کرد و مهاجم مجار بارسلونا را بیرون از محوطه جریمه سرنگون ساخت و اینجا بود که تصمیم ارتور الیس داور انگلیسی ان مسابقه همه حاضران در ورزشگاه را متعجب ساخت چرا که نه تنها افساید اعلام نکرد بلکه یک خطای پنالتی نیز به نفع بارسلونا اعلام کرد . لوئیز سوارز پنالتی را گل کرد و به این ترتیب بازی با نتیجه 2-2 به پایان رسید .


مطبوعات اروپا این مسابقه جنجالی را پوشش دادند و در مطبوعات پاریس این نوشته ها به نقل از اقای الیس (داور مسابقه) توسط لوئیز نویل منتشر شد " مطمئنم که پرچم کمک خود را دیدم ولی او به خاطر خطای پنالتی پرچم خود را بالا برده بود " با این حال اقای استوارت کمک داورمسابقه در گفتگو با لوئیز نویل چنین گفت " افساید بازیکن بارسلونا کاملا واضح بود و من ان را اعلام کردم " از او پرسیده شد که چرا به هنگام اعلام پنالتی از سوی داور او اقدامی نکرد و وی چنین پاسخ داد " من فکر کردم که حتما اقای الیس دلیل قانع کننده ای برای ادامه بازی دارد از همین رو به حرکت خود ادامه داده و صحنه خطا را پنالتی تشخیص دادم"
برای بازی برگشت که در 23 نوامبر برگزار میشد یوفا یک داور انگلیسی دیگر به نام رگ لیف را برای قضاوت این دیدار برگزید . به هرحال ما میتوانیم اشتباهات ارتور الیس را جزئی از فوتبال قلمداد کرده و ان را فراموش کنیم ولی عملکرد رگ لیف در بازی برگشت به گونه ای بود که با هیچ کلمه دیگری به جز" دزدی اشکار" نمیتوان ان را توضیف کرد . به ندرت میتوان یک بازی در طول تاریخ شبیه به این بازی پیدا کرد که داور مسابقه تا به این حد یک طرفه قضاوت کرده باشد . این مسابقه از تلوزیون پخش میشد و همه مدارک ان موجود میباشد . چیزی که هواداران در اسپانیا و اروپا دیدند تصاویر واقعی تلوزیونی بود .

 

رئال مادرید بازی را بهتر از حریف خود شروع کرد با این حال این بارسلونا بود که در دقیقه 25 به گل رسید . دو دقیقه بعد روی بازیکن رئال در محوطه جریمه بارسلونا خطای پنالتی انجام گرفت و وی نقش بر زمین شد با این حال توپ به دل سول رسید و وی دروازه بارسلونا را باز کرد اما رگ لیف این گل را قبول نکرد و اعلام خطا به نفع بارسلونا نمود ! در نیمه دوم و در دقیقه 68 بازی بارسلونا با ضربه سر تماشایی اواریستو گل دوم را به ثمر رساند و نتیجه 2-0 شد . بلافاصه پس از شروع مجدد بازی در میانه میدان پوشکاش یک پاس عمقی به دی استفانو ارسال کرد و رئال مادرید یکبار دیگر توانست گل بارسلونا را پاسخ دهد ولی باز هم داور مسابقه ان را به علت افساید مردود اعلام کرد . این درحالیست که هیچ افسایدی وجود نداشت و گارسیا دفاع چپ بارسلونا افساید را پر کرده بود . پس از اینکه بارسلونا با نتیجه 2-0 پیش افتاد رئال مادرید با یک بازی طوفانی دروازه رامالتز دروازه بان حریف را به توپ بست . پاچین با وجود مصدومیت وارد بازی شد و با ارائه یک بازی خوب لقب "گلزن یک پا " را به دست اورد . او به خوبی به عنوان وینگر راست ایفای نقش کرد و توانست گلزنی کند ولی باز هم لیف گل رئال مادرید را مردود اعلام کرد .

 

حرکت بعدی شوت خنتو بود .توپ از رامالتز عبور کرد و گارسیا مدافع این تیم توپ را از درون دروازه بیرون کشید . لیف نه تنها اعلام گل نکرد بلکه با کمک خود نیز در این باره مشورتی انجام نداد این درحالی بود که کمک داور مسابقه بهتر میتوانست در این باره نظر دهد . 4 دقیقه بعد کاناریو برای رئال مادرید گلزنی کرد و در کمال شگفتی اینبار داور گل را مردود اعلام نکرد . نتیجه 2-1 شد و مادرید به سختی دنبال زدن گل تساوی بود . مارکیتوس در دقیقه 89 در استانه گلزنی قرار داشت و داور با دیدن این وضعیت در سوت خود دمید و اعلام کرد که مسابقه پایان پذیرفته است ! و در واقع هیچ وقت اضافه ای در نظر نگرفت ! بر خلاف "دیگران" بازیکنان رئال با وجود عصبانیت شدید و قابل درک به بازیکنان حریف تبریک گفتند .

تمام اروپا قضاوت بحث بر انگیز این دو داور انگلیسی را زیر سوال بردند . نشریه فرانس سویر در نسخه 26 نوامبر خود این چنین نوشت " قهرمان 5 دوره رقابتهای اروپایی با گل دقیقه 86 کاناریو با افتخار زمین مسابقه را ترک کرد چرا که اقای لیف داور مسابقه 3 گل انها را مردود اعلام کرد . تصاویر تلوزیونی نشان میدهد که نتیجه مسابقه بین دو تیم بارسلونا و رئال مادرید توسط داور مسابقه رقم خورد " تیتر بقیه روزنامه های اروپا نیز به این موضوع اشاره داشت که در اینجا به یک نمونه دیگر از انها اشاره میکنیم :

Mourir en Beauté : " بازنده بزرگ این مسابقه داور بازی بود . 3 گل صحیح مردود اعلام شد و اقای لیف رئال مادرید را از رقابتهای اروپایی کنار زد . بازیکنان رئال مادرید بر خلاف تصور همه و با بی عدالتی از حریف خود شکست خوردند . انها فوتبال با کیفیت و بهتری را به نمایش گذاشتند و بازیگران اصلی نمایش زیبای تیم در بارسلونا بودند . این یک افتخار هست حتی اگر نتیجه چیز دیگری رقم خورده باشد "

چه چیزی باعث چنین داوری بی شرمانه ای شد ؟ احتمال اینکه بارسلونا به داورها رشوه داده باشد کم نیست ولی مدرکی برای اثبات ان وجود ندارد . دلیل اصلی ترس یوفا بود چرا که انها چنین تصور میکردند که در صورت ادامه قهرمانی های رئال جذابیت رقابتها کمتر خواهد شد و به این ترتیب سعی میکردند رئال مادرید را هر چه زودتر از دور رقابتها بیرون کنند . البته رابطه نه چندان خوب دن سانتیاگو با سران فیفا نیز میتوانست علت دیگر این امر باشد . این رابطه تیره وتار مدتی بعد با پاسخ منفی رئال مادرید برای حضور در جام یوفا و بی ارزش شمردن این جام به اوج خود رسید .

 

نمیتوان بارسلونا را به علت ان داوری افتضاح مقصر شمرد چرا که انها به احتمال زیاد بی تقصیر بودند با این همه شایعاتی که در باره توطئه و رشوه دادن مطرح شد باعث شد تا انها دیگر نتوانند خود را فراتر از یک باشگاه بنامند . نکته جالب دیگر برخورد متفاوت دو باشگاه به هنگام ضربه خوردن از داوری بود . رئال مادرید هرگز بارسلونا را متهم نساخت درحالی که بارسلونا برعکس رئال مادرید عمل میکرد . رئال مادرید در بیانیه رسمی خود پس از ان بازی چنین عنوان کرد : " با احترام به حریف اسپانیایی وبا افتخار اعلام میداریم که رئال مادرید شایسته این باخت نبود و البته این موضوع درباره حریف نیز صدق میکند . حتی مطبوعات محترم کاتالونیا نیز به این حقیقت اشاره کردند . بارسلونا تیم بزرگی است و قادر است چه در زمین خود و چه در زمین رئال مادرید مقابل ما پیروز شود ولی دلیل حذف رئال در ان شب سرد بارسلونا نبود بلکه تصمیمات 2 داور انگلیسی بازی رفت و برگشت باعث شد تا رئال مادرید با مشکل مواجه شود . نوشته های مطبوعات و تصاویر ویدئویی پخش شده در سینما ها و تلوزیون امروز و برای همیشه در دسترس هستند و هرکس انها را تماشا کند نحوه شکست رئال مادرید را متوجه خواهد شد . افراد با وجدان و صادق رئال مادرید را برنده ان دیدار میدانند به هرحال خواست خدا این بود که بارسلونا پیروز شود و امیدواریم که انها بتوانند همانند رئال مادرید که در 5 دوره قبلی رقابتها با سعی و تلاش خود قهرمان شد به عنوان قهرمانی این دوره از رقابتها دست یابند ."

با وجود ارزوی موفقیت رئال مادرید برای بارسلونا انها در فینال رقابتها مقابل بنفیکا شکست خوردند . رئال مادرید 11 روز پس از افتضاح داوری با 5 گل بارسلونا را در نئوکمپ در هم کوبید و تمام شک و تردید ها در باره اینکه چه تیمی شایسته برد در جام اروپا بوده است برطرف شد . رئال مادرید در ان فصل بیشترین ضربات را از داوری متحمل شد با این وجود باز هم در لیگ قدرت نمایی کرد و همین موضوع باعث شد تا دشمنان این تیم افسانه سیاه و جعلی حمایت فرانکو از رئال را به وجود اورند .

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط ندا در تاریخ 1348/10/11 و 21:56 دقیقه ارسال شده است

خیلی باحال بود شکلک
پاسخ : hala baz in bar3aii migan zheneral frankoo injori boodi zheneral farnko onjoori bod


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    تالار گفتمان

    آمار سایت
  • کل مطالب : 425
  • کل نظرات : 118
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 55
  • آی پی امروز : 44
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 51
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 56
  • بازدید ماه : 51
  • بازدید سال : 469
  • بازدید کلی : 26,975
  • League Table

    Week Player

    بهترين بازيكن ديدار بیلبائو

      

    مسعوت اوزیل